خوشنويسي در اصفهان
29 مهر 1398برچسب:هنر خوشنويسي,عكس,عكس خوشنويسي,هنر خوشنویسی در اصفهان
خط زبان است، شادی دل، سفیر خرد، جانشین اندیشه،
سلاح دانایی و ندیم دلارام دوستان بهوقت جدایی است.
آنه ماري شيمل (4: ص29)
خط و خوشنويسي
خط مانند تکلم وسیلهای است، برای تفهیم مقصود و بیان منظور و عواطف شخص به دیگران؛ با این تفاوت که از تکلم، صرفاً در زمان حال و مکان معلوم استفاده میشود، ولی خط میتواند زمان و مكان را درنوردد و منظور نویسنده را به کسانی که در نقاط دورتر یا در زمان آینده زندگی میکنند برساند و احساس وی را به آنان انتقال دهد. بنابراین، خط نوعی از زبان است؛ زبانی که بیشتر دوام دارد و دایرهی نفوذ آن گستردهتر است. (4: ص26) تعريف جامع و مانع خط را علامه دهخدا چنين آورده است: «خط هنر تثبيت ذهنيات است با علايم معهود چشم. احتياج به حفظ خاطرهها، نخستين محرك پيدايي خط در بين اقوام عالم بود» (9: ج 6، ص8650).
بين خط و خوشنويسي از همان آغاز رابطهي تنگاتنگي وجود داشته است. اگرچه خط در آغاز پیدایش، بر اثر نیاز بشر به بیان خویشتن پا به عرصهي ظهور نهاد، اما خوشنویسی در همه حال به منزلهي مرزی شکننده و نامعین بین هنر و این نیاز آدمی جلوه کرده است. همیشه و هرجا که خط و نوشتار برای ثبت سادهي علامتهای نوشتاری و انتقال مفهوم وجود داشته، هنر خوشنویسی نیز برای ایجاد زیبایی در نوشتار حضور يافته است (12: ص162).
بهرغم اين مرزبندي ظريف بين خط و خوشنويسي، بايد گفت خوشنویسی تاریخی به قدمت خط و جغرافیایی به وسعت عالم اندیشهي بشر دارد. انسان اندیشمند وقتی اراده كرد اندیشه را از فنا شدن در زمان نجات بخشد، آن را در قالب کلام ریخت و کلام را خانهنشین خانهي خط کرد (7: ص3). و به این ترتیب خط ابزاری شد برای اینکه اندوختهي دانش و فرهنگ بشری از دستبرد زمان در امان ماند و خوشنويسي قالبي متعالي شد براي خط كه گاهي توجه به آن از توجه به محتوا پيشي گرفت. چنانكه عبدالعلي تفرشي (19: ص8) در ستايش نابغهي خط ميرعماد گفته است:تا كلك تو در نوشتن اعجازنما ست / بر معني اگر فخر كند لفظ رواست / هر دايرهي تو را فلك حلقه به گوش / هر مدّ تو را مدت ايام بهاست.
در كتاب تاريخچة مصور الفبا، نقل قول بسيار دلكشي دربارهي خوشنويسي الفباي فارسيـ عربي از حسن مسعودي آورده شده، كه متأسفانه به اصل اثر كه به نام «خوشنويسي» و با تاريخ 1986 معرفي شده، دست نيافتم، به ناچار به نقل قسمتي از آن بسنده ميكنم: «خوشنویسی فقط در آفرینش بصری یک متن معین خلاصه نمیشود، بلکه آرایشی هنری است که مفهومی انتزاعی از کل جهان بهدست میدهد. (12: ص170) خوشحالی، شادی، آرامش، اضطراب و خشونت اجتماعی در هنر خوشنویسی جذب و متجلی میگردد. خوشنویسی، حتی اگر براساس الفبای عربی باشد ـ و بنابراین غیرقابل درک برای بسیاری [از مردمي كه با اين زبان آشنايي ندارند] ـ باز هم به سبب ظرفیت جذب عواطف و حیاتبخشی دوباره به آنها، زبانی جهانی شده است. ... خوشنویس کاملاً در هنر خویش ادغام میشود و به سبُکی یک حرف به پرواز در میآید، یا بر اثر سنگینی حرفی دیگر کمر خم میکند. از دید او موفقیت در بیان احساس درونی به منزلهي نیل به لحظهي باشکوه آزادی است، زیرا آنچه را باید بگوید با کلامی که بر صفحهي کاغذ فرومي ريزدوفريادمي زند... خوشنويسي، هنر مقدس
ايرانيان اگر در آفرينش خط در رتبهي نخست نباشند، اما در خوشنويسي اين تقدم را نسبت به ساير تمدنهاي مشرقزمين داشتهاند. «کهنترین زمانی که در ایران توجه به زیبایی خط شده است، دوران هخامنشیان است و آن خط حک شده بر دخمهي داریوش در نقش رستم، با رنگی آبی بر زمینهي خاکستریرنگ کوه است.(14ص13) خطي كه در نوشتن ارژنگ ماني از آن استفاده ميشد، بهدست مانويان درست شد، تا افكار عالي ماني را بدان بنويسند، اين مطالب با مركبهاي رنگين بر ظريفترين كاغذ نوشته شده بود و تذهيبهاي بسيار عالي داشت. (14: ص14) بنابراين ايرانيان با فن خوشنويسي و تذهيب و تزيين خط از ديرباز آشنايي داشتهاند و اين هنر را با خود به شرق دور يعني چين و ژاپن بردهاند.
خط و خوشنويسي نه فقط در نزد ايرانيان، كه در تمام مشرقزمين بهويژه در ميان مسلمانان هميشه تقدس داشته است، اما برای ایرانیان که باور دارند تقدیر یا «سرنوشت» نوشتهای ازلی است، که از روز ازل در «لوح محفوظ» برای انسان مقدر شده، و از بخت و اقبال با تعبیر «پیشانینوشت» یاد میکنند، تقدس خط پیشینهي بسیار کهنتری دارد: بسی پیشتر از آنکه «گاتها و متون اوستا» یعنی سرودها و تعلیمات زردشت با دست توانا و هنرمند مغان با آب زر بر دوازده هزار پوست گاو دباغیشده نوشته شود (14: ص14) و خط کهن ایرانی را به جهت تقدس مذهبیاش «دیندبیره» يا «اوستایی» نام نهند؛ كتيبههاي ميخي هخامنشي را با نقشي از «اهورا مزدا» بر پيشاني آن تقدس ميبخشيدند و سنگنبشتهي روايت تاريخي داريوش را «بيستون» يا «بغستان» به معني «ايزدكده» و يا جايگاه عبادت نام مينهادند تا با تقدس بخشيدن به اين مكان، آن را از گزند مخالفان محفوظ نگاه دارند.
رمان گيرشمن باستانشناس نامدار دربارهي نقش قدسي و تأثير جادويي خط بر روي پارهاي از اشيا، كه تا درون گور همراه صاحبانشان همسفر شده، مينويسد: «وقتي نوشتهاي روي اشيائي موجود باشد به آن نيروي سحرآميزي ميدهد و خاصيت پيشگيري از حوادث براي صاحبش پيدا ميكند.» (20: ص 284) حرمت اين نيروي سحرآميز و جادويي خط و «نوشته» هنوز هم در بين عامه بهويژه بيسوادان محفوظ است.
براي پيروان اديان توحيدي صاحب كتاب، خط هميشه جنبهي قدسي داشته است، ولي برای مسلمانان که معجزهي پیامبرشان کتابی است که «کلامالله» است ـ و در آن خداوند به «قلم و آنچه كه مينويسد» قسم ياد ميكندـ خط نه فقط ظرف اندیشههای والای بشری، که ظرف سخن خداست (7: ص 3) و از آنجا که سخن خدا «کلامالله» مقدس است، نوشتن اين كلام و بهویژه خوشنویسی آن نزد مسلمانان به امری قدسی تبدیل ميشود و تمام کوششهای هنرمندانه در این زمینه متمرکز ميشود. از طرف ديگر به دلیل حرمت نگارگری و پیکرتراشی در جهان اسلام، خوشنویسی به اوج هنرنمایی ميرسد و به عروس هنرهاي اسلامي تبديل ميشود. به گفتهي تیتوس بورکهارت «شریفترین هنر بصری در جهان اسلامی، خوشنویسی است، مخصوصاً نوشتن قرآن کریم که نفس هنر دینی به شمار میآید.» (به نقل از 4: ص35)
آنه ماري شيمل نيز دربارهي خوشنويسي اسلامي ميگويد: «خوشنویسی را میتوان مهمترین نمونهي تجلی روح اسلامی بهشمار آورد. (15: ص11).
علاوه بر خوشنویسی کلام خدا به صورت مصحف، کتیبههای مساجد و مدارس و بناهای مذهبی جلوگاه دیگری از هنر خوشنویسی است. چنانکه بعضی از این بناهای باشکوه والا، که به پیشگاه خداوند اهدا شدهاند، شایستهي آناند که لقب نمایشگاه مجموعهي هنر اسلامی بگیرند. مسجد جامع اصفهان كه بيش از هزار سال تاريخ معماري و هنرهاي وابسته از جمله خوشنويسي را بر سينهي در و ديوار خود حفظ كرده است، نمونهي عالي نمايشگاه هنر اسلامي است. از اينرو در اين كتاب كوشيدهايم گزيدهاي از اين آثار را معرفي كنيم. بسیاری از هنرمندان بینام و نشان این آثار که تمام هستی خود را وقف خدمت خداوند جمیل کردهاند، با شور و شوق تمام کوشیدهاند که بهترین تصوری را که از جلال و جمال و زیبایی دارند در این آثار مقدس جلوهگر سازند
نظرات شما عزیزان: